نگاه به دنیا از زاویه دید کیسینجر؛ کلید رونق سنگاپور
به گزارش وبلاگ سارا، سنگاپور در نقشه یک پایگاه کوچک و آسیب پذیر به نظر می رسد. آن دولت - شهر در جنگ جهانی دوم به دست فاتحان ژاپنی افتاد. بیست سال پس از آن لی کوان یو نخستین نخست وزیر سنگاپور پس از شکست کوشش برای متحد شدن با همسایه شمالی یعنی دولت - شهر مالزی بار دیگر از مورد اشغال واقع شدن هراس داشت.
به گزارش وبلاگ سارا به نقل از نشنال اینترست، این واقعیت که سنگاپور جان سالم به در برد و پیشرفت کرد کم تر معجزه ای حاصل اقتصاد بازار آزاد و بیش تر پیروزی ای مبتنی بر در پیش گرفتن رویکرد خودخواهانه در عرصه ژئوپولیتیک بود همان طور که آخرین کتاب هنری کیسینجر با عنوان رهبری: شش مطالعه در استراتژی دنیای به خوبی به این موضوع اشاره نموده است. این کشور جزیره ای رشد اقتصادی انفجاری را در مواجهه با ناامنی ژئوپولیتیکی تجربه کرد شاهکاری که امروزه به علت نفوذ رقابت قدرت های بزرگ در عملکرد اقتصاد دنیای اهمیت بیش تری پیدا می نماید.
نوزدهمین کتاب کیسینجر شش رهبر را در شش فصل معرفی می نماید و شامل داستان هایی از برخورد های چندین دهه ای وزیر امور خارجه سابق با هر یک از آنان است. فصل او درباره لی کوان یو، سیاستمدار سنگاپوری که در سال 2015 درگذشت مجذوب نماینده ترین بخش کتاب است. مارگارت مک میلان مورخ در فایننشال تایمز و دریاسالار جیمز استاوریدیس در وال استریت ژورنال هر دو تصویر پر جنب و جوش کیسینجر از لی پدر سنگاپور نوین و مستقل را مورد ستایش قرار داده اند.
توصیف کیسینجر از رهبر وقت سنگاپور که مملو از حکایات در خصوص واقع گرایی بی پروا و میهن پرستی سرکش لی است شرحی غیرمتعارف برای رشد اقتصادی معجزه آسای سنگاپور ارائه می دهد که روایت سنتی تر بازار آزاد را مورد نقد قرار می دهد.
بسیاری از اقتصاددانان تاکید می نمایند که چگونه دولت لی از جغرافیای سودمند برای رونق تجارت دنیای استفاده کرد. مایکل پورتر استاد مدرسه بازرگانی هاروارد که به رهبران اقتصادی سنگاپور مشاوره داده از برجسته هواداران این روایت از داستان پیشرفت سنگاپور است. در چنین روایتی این تمایل وجود دارد تا بر این نکته تاکید گردد که چگونه موقعیت سنگاپور به عنوان یک مرکز تجاری در جهت دریای مدیترانه به وسیله کانال سوئز در امتداد تنگه مالاکا به شرق آسیا به این جزیره اجازه داد تا مزایای اقتصادی را کسب کند.
پورتر در مطالعه موردی مدرسه بازرگانی هاروارد شرح داد که سنگاپور حمل و نقل، ارتباطات، بانکداری، بیمه و زیرساخت ها را برای حمایت از واردات و صادرات و بعلاوه خرده فروشی و سایر خدمات برای تامین احتیاج های ارائه دهندگان خدمات توسعه داده است.
با این وجود، لی کوان یو به ندرت درباره جغرافیای کشورش به شیوه پورتر بحث می کرد. او همیشه تاکید می کرد که جغرافیای آن جزیره تا چه مقدار مضر و خطرناک است. لی زمانی گفته بود: ما یک جزیره چینی در دریای مالایی بودیم. چگونه توانستیم در چنین محیط خصمانه ای زنده بمانیم؟
در کتاب کیسینجر درباره شش رهبر او نسخه لی از روایت پیشرفت سنگاپور را پذیرفته و روایت پورتر را قبول ندارد. کیسینجر می نویسد: سنگاپور در احاطه کشور های بسیار بزرگتر و قدرتمندتر، به ویژه مالزی و اندونزی بود که به بندر عمیق آبی و موقعیت استراتژیک آن در امتداد جهت های تجاری دریایی رشک می ورزیدند. سنگاپور به عنوان یک جزیره کوچک در قسمتی پرآشوب از دنیا برای بقای خود و مصون ماندن از شر به اصطلاح شکارچیان چینی به آمریکا وابسته بود ملت لی طناب محکمی بین بقا و فاجعه را با موفقیت طی کردند.
لی همسایگان سنگاپور را مورد آنالیز قرار داد و دنیایی از رقبای ژئوپولیتیکی و تجدیدنظر طلب سرزمینی را دید. ناامنی سنگاپور باعث شد که لی از دولت کشورش بخواهد کار های غیر معمول را برای یک جامعه سرمایه داری و بازار آزاد انجام دهد.
برای مثال، دولت سنگاپور مجموعه ای از شرکت های مرتبط با دولت را تامین اقتصادی کرد. وزارت دارایی سنگاپور به طور مستقیم در شرکت های داخلی و پروژه های خارجی سرمایه گذاری کرد. تماسک (Temasek) بازوی سرمایه گذاری دولت سنگاپور، ابزار اصلی تکمیل سرمایه گذاری های استراتژیک بود. سبد اولیه 100 میلیون دلاری آن شامل سهامی در سی و شش شرکت بود و با سبد فعلی 380 میلیارد دلاری به یکی از موثرترین ابزار های سرمایه گذاری مستقیم دولتی در دنیا تبدیل شده است. دولت سنگاپور به وسیله تماسک دارای کنترل سهام در برند های آن کشور مانند خطوط هوایی سنگاپور خط ارتباطاتی مانند سنگاپور تله کام و شرکت زنجیره تامین PSA سنگاپور است که بزرگترین بندر کانتینری دنیا را اداره می نماید و هم چنین 90 درصد از زمین جزیره را به وسیله TJ Holdings غول املاک و مستغلات در اختیار دارد. مهم تر از همه این موارد رهبری تماسک سرمایه گذاری را به سمت به اصطلاح خوشه های صنعتی استراتژیک مانند پتروشیمی و دارو های زیستی راهنمایی کرد که سنگاپور را قادر ساخت تا در کنار بازده اقتصادی نفوذ ژئوپولیتیکی را به خود اختصاص دهد. واقعیت آن است که سنگاپور یک استثنای بزرگ برای این اصل اساسی اقتصاد است که مشارکت دولت را برای اقتصاد بد قلمداد می نماید.
از نظر کیسینجر، یکی از بزرگترین دستاورد های اقتصادی لی برقراری ارتباط نزدیک میان رفاه اقتصادی فردی با رفاه دولت بود. لی این کار را با تاسیس نهاد های پاراسیاسی انجام داد اصطلاحی که برای اشاره به شورا های شهر و مراکز اجتماعی سنگاپور به کار می رود که به علت پاسخگویی به رفاه اقتصادی روزمره شهروندان مشهور هستند.
تماسک ابزار سرمایه گذاری دولتی - خصوصی سنگاپور می تواند یکی دیگر از این موسسات پاراسیاسی در نظر گرفته گردد. حس ژئوپولیتیکی دقیق لی به این معنا بود که او می دانست که توازن دنیای قدرت محصول نه تنها نیرو های ناشناس بلکه محصول موجودات (در اینجا نهادهای) سیاسی زنده است که احتیاج به حمایت و پرورش دارند.
لی دنیایی از درگیری های ژئوپولیتیکی تلخ و رقابت های پرمخاطره را می شناخت که در آن شکست به معنای آن بود که همسایگان سنگاپور از جمله چین خواسته های خود را به آن جزیره دیکته می کردند. به علت این مشاهدات، لی اقتصاد سنگاپور را در جایگاهی معادل دوران جنگ قرار داد. او سرمایه گذاری در خوشه های استراتژیک را افزایش داد. او به دولت دستور داد تا نقش مهمی در فعالیت های اقتصادی ایفا نماید، زیرا تنها باید اعتماد به دولت صورت می گرفت تا به طور موثر با همسایگان خود رقابت کند. واقعیت آن است که ما در دنیای لی کوان یو زندگی می کنیم.
منبع: فرارو